«اتاق نونا»؛ کریستینا فرناندز کوباس؛ ترجمه رضا عابدینزاده؛ نشر قطره تارتنیدن دورِ مردی که دوستش داشتیم!
تاریخ انتشار: ۲۵ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۴۱۷۵۶۹
«اتاق نونا»
نویسنده: کریستینا فرناندز کوباس
مترجم: رضا عابدینزاده
ناشر: قطره؛ چاپ اول: 1400
152 صفحه؛ 40000 تومان
****
«اتاق نونا»، مجوعهداستانی است از کریستینا فرناندز کوباس، نویسنده و روزنامهنگار معاصر اسپانیایی، که در سال 2016 جایزهی ملی منتقدان اسپانیا را از آن خود کرد. فرناندز کوباس را بانیِ رنسانس داستان کوتاه در ادبیات کشور اسپانیا و دنیای اسپانیاییزبان میدانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مجوعهداستان «اتاق نونا» شامل شش داستان است با نامهای «اتاق نونا»، «گفتگو با پیرزنها»، «داخلی با پیکرهی زن»، «پایانِ باربِرو»، «شروعی تازه» و «چند روز با وایِس-وانو». زبانِ قصهگوی روایتها، فضاهای ملموس و آشنای شهری، شخصیتهای رئالیستی و قابل درک برای مخاطب معاصر، زمان و مکانهای واقعی و تمایزیافته و درونمایههای روانشناختی و فلسفی، از ویژگیهای مشترک داستانهای این مجموعهاند. اگرچه که معمولاً بخشهای زیادی از داستانها در محیط درونیِ ذهن راوی میگذرند، اما بازنمودِ بیرونی اتفاقها، از فضای پر از شک و ابهام و رازآلودگی ذهن پرده بر میدارند و در بزنگاهی حسابشده و دقیق، مخاطب به پاسخ معمای اصلی داستان دست مییابد.
برخی از داستانهای این مجموعه همچون «گفتگو با پیرزنها» و «پایانِ باربِرو» در ساختار درونیشان چندان مینیمال و بازگوکنندهی مقطعی از زمان و زندگی شخصیتها به نظر نمیرسند و از این رو با تعریف کلاسیک داستان کوتاه کمی فاصله دارند. داستانهایی که همچون رمانی کوتاه با جزییاتی دقیق و شخصیتهایی کاملاً پرداختشده و توصیف صحنههایی مشخص، به شرح قصهای کامل میپردازند:
«حالا که به آن روزها فکر میکنم، میبینم ممکن نیست همه چیز این قدر سریع اتفاق افتاده باشد. حتماً وقتی همه با هم زندگی میکردیم، لحظههای خوبی را هم تجربه کردهایم. لحظاتی از درک و توافق متقابل. اما هر چقدر هم خاطراتمان را زیر و رو کنیم، نمیتوانیم چیزی پیدا کنیم که این نظر را تأیید و باور کند. وقتی باربِرو ازدواج کرد، ماسک جذابی را که در نخستین دیدار به صورت زده بود، دور انداخت. به سرعت و خیلی ناگهان. حتی سعی نکرد این حقیقت را پنهان کند. تمام انرژیاش را گذاشت برای تار تنیدن دور مردی که ما دوستش میداشتیم و تحسینش میکردیم. باربِرو واسطهی بین پدر و ما بود، مترجمش، تنها سخنگوی قانونیاش.»
از میان داستانهای این کتاب «اتاق نونا» و «شروعی تازه» درونمایههایی صراحتاً روانشناسانه دارند. داستانهایی که اگرچه در بستری از واقعیتهای عینی و ملموس شکل میگیرند اما به نظر میرسد که پیشنویسی از تمام آنها در ساحت ناخودآگاه شخصیت محوری داستان شکل گرفته و تمام رخدادها بازتولیدِ روند از پیش تعریفشدهای در روان او هستند.
فرناندز کوباس در داستانهای این مجموعه و در سایر آثارش، به مسایلی میپردازد که شاید برای همهی انسانهای قرن بیست و یکمی آشنا و قابل درک باشند اما در بیشتر موارد امکان توضیح و حتی توصیف آنها وجود ندارد. موضوعاتی که میتوان از وجود و حضورشان در زندگی مطمئن بود اما در اغلب موارد دلایلی روشن و عقلانی برای اثبات آنها و نقشی که در زندگی بازی میکنند، در دست نیست؛ نقش شانس و مواجه شدن با بدشانسی در زندگی، سفر آغازین انسان و احساسی که انسان معاصر نسبت به حضور سفرگونهاش در جهان دارد، تضاد و تباین بین واقعیت ملموس و آنچه که باور داریم وجود دارد، زن و حس ششم و توانایی رمزآلودی که در پیشبینیها و پیشگوییها دارد و دنیای ذهنی عجیب کودکان:
«صبح روز بعد به ماهیها فکر کردم. اون ماهیهای باله که کریسپی چند روز پیش استادانه برای ناهار درست کرده بود و دمشون تو دهنشون بود. اون روز به هر چیزی که به یادم میاومد، فکر کردم مخصوصاً به ایدهی پیدا کردن یه شکاف یا در که منو ببره به اتاق ممنوعه. اما بعد فهمیدم هیچ نیازی نبود که فشار دندونا رو از روی دم بردارم تا یه راهی باز بشه و شکل حلقهایاش به هم بریزه. اصلاً لازم نبود. اگه اون ماهی نونا بود و نونا هم داشت از گنجش محافظت میکرد، تنها کاری که باید میکردم این بود که از نگاه تیزبین و مراقبش دوری کنم و خیلی خیلی آروم بخزم به لونهاش...»
فرناندز کوباس دنیای فانتزیهای برساختهی ذهن و واقعیتهای دیگرگونه و تجربههای پنهانشده را دوباره به یاد مخاطبش میآورد. مواجههی شخصیتهای داستانهای او با حدس و پیشبینی و بررسی احتمالات برای حل معماها، حضور پررنگ شک و عدم قطعیت را در زندگی واقعی به یاد میآورد. چیزهایی که باید در کنار هم دیده شوند تا شک و ابهام جاری در ذهن انسان معاصر به قطعیتی بیپرده برسد.
منبع: الف
کلیدواژه: داستان ها ی داستان شخصیت ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۴۱۷۵۶۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
برونو فرناندز پیروزی منچستریونایتد را دزدید (عکس)
به گزارش "ورزش سه"، منچستریونایتد امشب در بازی هفته سی و پنجم لیگ برتر انگلیس به مصاف برنلی رفت و به تساوی 1-1 دست پیدا کرد.
یونایتد میتوانست در آخرین لحظات بازی به گل برسد اما یک اتفاق عجیب مانع از شادی بزرگ شاگردان اریک تن هاخ بود: یک عامل خودی در نقش مدافع حریف!
یونایتد با کسب سه امتیاز این بازی میتوانست 56 امتیازی شود و فاصله با تاتنهام رده پنجمی را کمتر کند. شیاطین سرخ در هفتههای پایانی لیگ برتر به دنبال سهمیه اروپایی هستند و ایستادن در رتبه ششم به آنها کمکی نمیکند.
از همین رو بعد از اینکه یونایتد در دقیقه 87 گل تساوی را از روی ضربه پنالتی دریافت کرد، حملات زیادی روی دروازه حریف شکل داد تا با استفاده از جو ورزشگاه اولدترافورد نتیجه بازی را تغییر دهد.
بهترین فرصت برای یونایتد در لحظات پایانی بازی شکل گرفت. داور این بازی 6 دقیقه وقت اضافه لحاظ کرده بود که در آخرین ثانیههای این زمان یک فرصت عالی شکل گرفت. ارسال مدافع برنلی در میادین میدان پس از برخورد با پای برونو فرناندز به میسون مونت رسید و فرصت یک ضدحمله عالی برای یونایتد شکل گرفت.
مونت از برتری عددی تیم میزبان استفاده کرد و توپ را پس از چند قدم به سمت زمین حریف به آماد دیالو پاس داد. دیالو توپ را روی پای چپ برد و سعی داشت زاویه خوبی برای شوت زدن به سمت دروازه پیدا کند. در همین حین بازیکنان یونایتد تلاش داشتند به او اضافه شوند.
در مدت زمان کوتاهی که دیالو سعی میکرد فرصت مناسب برای ضربه زدن به توپ را پیدا کند مونت در نزدیکی او حضور داشت و برونو فرناندز وارد محوطه جریمه شده بود.
دیالو که امید زیادی داشت با یک ضربه پرقدرت تیمش را به گل دوم رسانده و عامل اصلی کسب سه امتیاز در این لحظه از بازی باشد، با بدشانسی شاهد برخورد توپ به برونو فرناندز بود تا توپ بلوکه شود. فرناندز که در مسیر توپ قرار داشت سعی کرد با پریدن مانع از عبور این ضربه نشود اما کاملا مقابل آن قرار گرفت و هم تیمیاش را ناامید کرد.
در میان ناامیدی دیالو و ناراحتی فرناندز از این اتفاق، توپ بلوکه شده به مونت رسید و او سعی کرد با ضربه فنی دروازه حریف را باز کند که دروازهبان به راحتی آن را در آغوش گرفت. داور هم پس از اینکه توپ در اختیار دروازهبان قرار گرفت خیالش راحت شد و سوت پایان بازی را به صدا درآورد.